چهارشنبه سوری و هسته های مقاومت مدنی جوانان

برای این که بتوان نیروهای سرکوب رژیم را در نبرد نامنظم و پراکنده از پا درآورد باید توانست نه تنها مکان که زمان رویارویی را نیز به آنها تحمیل و دیکته کرد. و این میسر نیست مگر آن که نبردهای پراکنده موضعی از سوی هسته های مستقل جوانان در سطح محلات شکل بگیرد. آن چه درست فردای چهارشنبه سوری اهمیت کلیدی دارد وجود همین هسته هاست تا بتوانند بر بستر سنت جا افتاده رویارویی پراکنده جوانان و نیروهای سرکوب در چهارشنبه سوری, حرکت اعتراضی را تداوم دهند.

رادیو راه کارگر؛ شنبه 22 اسفند 1388 برابر با 13 مارس 2010: چنانچه در خبرها شنیدید نیروهای انتظامی و امنیتی و سایر ارگان های حکومتی ذیربط برای حفظ کنترل اوضاع در چهارشنبه سوری بار دیگر به یک بسیج گسترده نیرو دست زده اند: گشت های سیار بسیج و نیروی انتظامی در محلات, ایجاد پست های ایست و بازرسی و انسداد مسیرها در نقاط حساس, استقرار ماشین های آتش نشانی در 200 نقطه تهران, راه اندازی ستاد مدیریت بحران با اعلام وضعیت اضطراری زرد, دستگیری 500 نفر در ارتباط با مواد محترقه و حتی جمع آوری سطل زباله ها رئوس طرح ها و اقداماتی است که خود دستگاههای دولتی اعلام کرده اند. بخش مهمی از این تدارک و بسیج گسترده دستگاهها و نهادهای حکومتی در آستانه چهارشنبه سوری به بهانه مقابله با سوانح و آتش سوزی صورت می گیرد. میزان استفاده از پوشش ظاهری مقابله با سوانح در حدی است که واقعا یک ناظر بی خبر از واقعیت ممکن است دچار توهم شود که نکند حکومت به فکر امنیت و سلامت شهروندان افتاده است. آمارهاي موجود در مورد سوانح چهارشنبه‌سوري پارسال می گوید که 135 مورد حادثه در چهارشنبه پاياني سال87 رخ داد و 92 نفر در تهران طي مراسم‌ چهارشنبه‌سوري مجروح شدند. راستی آیا باور کردنی است که حکومتی که برای جلوگیری از تظاهرات مسالمت آمیز مردم در 22 بهمن سالروز انقلاب, در عرض کمتر از یک هفته 20 هزار نفر را در تهران و شهرستان ها بدون هر گونه رعایت حق شهروندی آنها وحشیانه دستگیر و راهی زندان می کند برای جلوگیری از 135 مورد حادثه پنجاه هزار نفر را بسیج کند؟ آیا حکومتی که مامورانش روز روشن جوان مردم را از پل به پائین پرت می کنند و با ماشین از روی شان می گذرند و در زندان ها و شکنجه گاههای شان به جوانها تجاوز جنسی می کنند, یکباره چنان دلسوز مجروحیت احتمالی کمتر از 100 نفر در اثر ترقه بازی در سطح تهران شده اند که ستاد مدیریت بحران راه بیاندازند و وضعیت زرد اعلام کنند؟ معلوم است که ماجرای سوانح را عمدا جلو کشیده اند تا در پشت سر آن بسیج نیرو را توجیه کنند. و نیروهایشان را بسیج کرده اند چون می ترسند. از جوانان ایران می ترسند؛ از سر دادن شدن شعارهای مرگ بر دیکتاتور وحشت دارند؛ از این که سراسر محلات تهران در آمیزه ای از صدای فشفه و ترقه و صدای شعار مرگ بر دیکتاتور غرق شود.

چهارشنبه سوری اما بیش از همه و پیش از هر چیز جشن پایان سال است؛ جشنی که اهمیت کلیدی آن در این نیست که جوانان شجاع و معترض ما درست در همین روز در چند نقطه و محله و ناحیه ماموران انتظامی و بسیجی را غافلگیر می کنند و یا به چه میزان برگزاری سنت زردی به آتش دادن و سرخی از آتش گرفتن  را درست در همین روز با اعتراض به رژیم درهم می آمیزند, بلکه در این است که پراکنده کردن نیروهای سرکوب در سطح محلات به عنوان یک روش مبارزه و اعتراض را در پیش می گیرند و چنین شیوه ای از مبارزه را سازمان می دهند. زیرا فراموش نباید کرد که چهارشنبه سوری اگر از نظر مکان شباهتی به مراسم 22 بهمن ندارد و برخلاف مصاف با نیروهای سرکوبگر در 22 بهمن مکان رویارویی نامعلوم و پراکنده است, هنوز از نظر تقویم زمان ثابت است و شبیه مراسم 22 بهمن. همین ثبات فرصت بسیج نیرو به سرکوبگران می دهد؛ چنانکه اکنون به وضوح داده است. برای این که بتوان نیروهای سرکوب رژیم را در نبرد نامنظم و پراکنده از پا درآورد باید توانست نه تنها مکان که زمان رویارویی را نیز به آنها تحمیل و دیکته کرد. و این میسر نیست مگر آن که نبردهای پراکنده موضعی از سوی هسته های مستقل جوانان در سطح محلات شکل بگیرد. آن چه درست فردای چهارشنبه سوری اهمیت کلیدی دارد وجود همین هسته هاست تا بتوانند بر بستر سنت جا افتاده رویارویی پراکنده جوانان و نیروهای سرکوب در چهارشنبه سوری, حرکت اعتراضی را تداوم دهند.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: